نام نوحه: نه به پیکر داری دست
جواب نوحه :
نه به پيكر داري دست، نه به چشمانت احساس
نشكن در خود اي مرد، ننشين از پا عباس
در سر ساقي شوق وفا، زير هجوم تيغ و سنان
دل شده غرق شور حرم، آمده سقا گشته كمان
لحظه آغاز فصل آزادي، كوه رشادت به سجده افتادي
چو گلوي مشكي خون شد، همه عالم مجنون شد
ز دو چشمم باران باريد، لب خشكيدههامون شد
ميشكند داغت پشت برادر را، اهل حرم بسته بار اسارت را
متن نوحه :
ميراث علي به ميدان ، ميآيد به عزم طوفان
با خونش وضو گرفته، در راه اداي پيمان
سقايي كه استوار است، دستانش چو ذوالفقار است
چشمان عمو به سوي مشك و خيمه بيقرار است
عباس افتاده ز پا ، عباس با دست جدا
عباس تنديس ادب ، عباس الگوي وفا
آمد بهر عاشقي ذخيره ی آخر حسين
ميخواند دعا بر او ز گوشه اي مادر حسين
عهدي بر او، دستي بر مشك
سينه پرخون، ديده پر اشك
***
آواز اذان خون شد، فرياد رهايي آمد
دستاني به سجده افتاد، هنگام جدايي آمد
خون و اشك و آه و ناله، در چشم ستاره تنها
فرياد برادري شد، آهنگ و نواي غمها
عباس افتاده ز پا ، عباس با دست جدا
عباس تنديس ادب ، عباس الگوي وفا
بوي ياس مادري به خاك صحرا عجين شده
دستي بر كمر زده، كنار سقا غمين شده
شير حيدر ، جان مادر ، سوي من آ ، اي برادر
***
ميآيد نواي لبيك، از سوي برادر من
ماه من شكسته در خود، اينك در برابر من
در خيمه چه انتظاري، در طفلان چه بيقراري
صدپاره نشسته در خون، اي اميد آخر من
عباس افتاده ز پا ، عباس با دست جدا
عباس تنديس ادب ، عباس الگوي وفا
ميدانم ز آتشي كه مانده در سينه شما
ميسوزد بهشت من ز آفت كينه شما
شير حيدر ، جان مادر ، سوي من آ ، اي برادر
تاکنون دیدگاهی ارسال نشده. یک دیدگاه ارسال کنید تا اولین نفر باشید که در اینجا نظر می دهید!