هیئت رحمت آباد یزد ؛ برخیزید بیرق ها ، پرچم ها ... | سقا دریا مولا به تو امید بسته است ... ؛ محرم 1402

دانلود

لیست دانلود ویدیو

کیفیت 480pکیفیت 720p

لیست دانلود صوتی

فایل صوتی MP3
این دو نوحه به همراه تلاوت آیاتی چند از کلام الله مجید در روز عاشورای حسینی محرم سال 1402 توسط هیئت عزاداران حسینی رحمت آباد یزد با اشعاری از محمدحسین اقبالی و محسن سلطانی و مداحی محمدحسن حسن زاده در مسجد حظیره یزد اجرا شده است.

نام نوحه: نوحه ورودی : برخیزید بیرق ها ، پرچم ها ... | نوحه اصلی : سقا دریا مولا به تو امید بسته است ...


اشعار نوحه ورودی از محمدحسین اقبالی:

برخیزید بیرق ها پرچم ها برخیزید
برخیزید با شور عاشورا برخیزید

همه جا اشک‌ و غم
به نگاه عالم
که شده ماه محرم
حسین

***
هرخانه. هرکوچه. یک هیئت. یک روضه
این شبها. با ذکر یا زهرا. برخیزید
.
همه درپای هم
به نوای ماتم
که شده ماه محرم
حسین

***

اشعار نوحه اصلی از محسن سلطانی اصفهانی:

جواب :
سقا. دریا. مولا به تو امید بسته است
سردار. دلدار. دنیا به تو امید بسته است
تو امید همه نومیدانی
درد ما را که خودت میدانی
ای طبیبی که در نسخه ی درمانت
می نویسی برایم زیارت نامه
به تسلای زینب تو پاسخ دادی
صد امان نامه را با شهادت نامه
ذکر عالم یا ابالفضل
اسم اعظم یا ابالفضل

بند اول :

الله الله الله الله

مدعیان کجایید . قیام تنهاست
کیست که حُر شود باز . امام تنهاست

رفتند. خفتند. عباس ولی هست
رفتند. غم نیست. عباسِ علی هست
این شیر. شرزه است. ای گله ی کفتار
عباس. حمزه است. ای قوم جگرخوار

ضربات. حملات. به سان حیدر
وجنات. سکنات. نشان حیدر
کلمات. جملات. زبان حیدر
به نبرد. زده باز. جوان حیدر

ای ماه کامل یا ابوالفضائل میر و علمدار
ای تشنه ساقی ماه عراقی خدای ایثار
ای رود جاری همتا نداری در دل پیکار
ای شیر شیران ای مرد میدان سید و سالار

بند دوم :

الله الله. الله الله
ز چشمه ها جدا بود. حساب دریا
به رود رو نینداخت. جناب دریا

دریا. تنها. زد بر دل لشگر
خورشید. آنسو. بی تاب برادر
طوفان. حالا. در قلب امام است
باران. امشب. مهمان خیام است

به مثل. کرم ات. مثال دریاست
به سخن. قَسم ات. دم مسیحاست
به جهان. علمِ. هر آنکس افتاد
علمِ. تو ولی. همیشه بالاست

دستی فتاده. مشکی نمانده. حرم هراسان
تشنه به هامون. در بستر خون. نشسته بی جان
در یاد طفلان. با چشم گریان. در این بیابان
حال و هوایش. دست دعایش. دعای طفلان

بند سوم :

همه دیدند تا که ماه افتاد
حضرت خورشید قامتش خم شد
به غارت رفت خیمه آن دم که
از سر خیمه سایه اش کم شد

چه شبی شد شب ما تا ابد این شب تار است
غیرت الله حرم در نظر اغیار است

اینجا کویر است . تن تو نیزه زار شد
پرچم که افتاد . خیمه پر از غبار شد
بنگر که خولی . به مرکبش سوار شد
با روضه ی تو . روضه ادامه دار شد

در خیمه غوغا شد
دیگر شاه تنها شد

فقط غم است دگر تمام لحظه ها برای زینب
ببین دگر به هیچ کس نمیرسد صدای زینب


دیدگاه بگذارید!

0 دیدگاه ارسال شده!

    تاکنون دیدگاهی ارسال نشده. یک دیدگاه ارسال کنید تا اولین نفر باشید که در اینجا نظر می دهید!