هیئت فرات یزد ؛ آیه بیداری بر لب تو جاریست ؛ محرم 1398

جواب نوحه :

آیه بیداری بر لب تو جاریست

دست که رسای تو دست علمداریست

در چشم من دیدی تصویر ماهت را

از گریه‌ات ماندم اندوه و آهت را

عطش عطش در تو نوای طفلان بود

به یاد مولایت لب تو عطشان بود

فراتم و تشنه توام تا ابد گرفتارم

مرا ببر سوی خیمه‌ها دست حق نگهدارت

خدا نگهدارت، خدا نگهدارت

متن نوحه :

تصویر تو ای ماه در من افتاده

مهمان فراتی سرو آزاده

لب تر کن تا کنم جانم را به قربان تو

ای جان‌ها به فدای لب‌های عطشان تو

در منزل گر شوق تمنا را

من از تو به تو تشنه‌ترم مولا

دستی بکشی بر سرم ای دریا

دیدم تو در غوغای نخلستان تنهایی

ماندم ز چشمانت شرح غم شیدایی

ای همه دریاها محو تماشای احسانت

تشنه فراتم من تشنه لب‌های عطشانت

***

ای اهل حرم در انتظار تو

زینب سر راهت بی‌قرار تو

شش ماهه خواب باران می بیند در خیمه‌ها

آهسته مادرش می گوید عموجان بیا

دشمن ترسد از تو و تکبیرت

از جولان دست علمگیرت

با من مدارا کن علمدار ثارالله

تنها تویی یار وفادار ثارالله

تشنه ندیده کسی که از لب دریا برگردد

مرا حلالم کن که آبروی فرات برگردد

***

از كودكي دريا بودي

دريا دريا زيبا بودي

زيباترين سقا بودي

سقاي زيباي دريا بودي

اي علمدار حسين، علمدار حسين، علمدار حسين

اي يل كرببلا، يل كرببلا، يل كرببلا

تنها بودي، يكتا بودي

تنهاي یک عاشورا بودي

تنها بين سقا بودي

تنهاي تنهاي تنها بودي

اي علمدار حسين، علمدار حسين، علمدار حسين

اي يل كرببلا، يل كرببلا، يل كرببلا

بر دامانت دستم عباس

دل بر لطفت بستم عباس

مست اسمت هستم عباس

از عطر نام تو مستم عباس

اي علمدار حسين، علمدار حسين، علمدار حسين

اي يل كرببلا، يل كرببلا، يل كرببلا