هیئت ابوالفضل (ع) کوی اهرستان یزد ؛ ای همیشه یاور من... ؛ محرم 1402

ای همیشه یاور من میروی آرام جان
لحظه ای دیگر کنار این دل تنها بمان
بی تو دگر جان نمی خواهم برای زندگی
مرحم جانم برایم آیه ای قرآن بخوان
در کنار من بمان
می روی و می بری از دلم نام و نشان
می شود عمرم خزان ؛ ای برادر 
در میان موج غم با جهان بی وفا
بی تو تنها می شوم ؛ جان خواهر
ای همیشه آسمان زینبت را روح و جان
در کنار من بمان
بی تو آتش می زند بر دل بی آشیان
در دل صحرای غم شعله ها زخم زبان
جان زینب صبر کن اندکی آهسته تر
یار خواهر لحظه ای در کنار من بمان
در کنار من بمان
لحظه ای دیگر بیا عهد بستم ماه من
این زمان احیا کنم ؛ یاد مادر
بوسه زیر گلو در وداع آخرین
می زند آتش به جان ، بار دیگر
ای همیشه آسمان زینبت را روح و جان
در کنار من بمان